سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دانشمندان همنشینی کن تا خوش بخت گردی . [امام علی علیه السلام]
مسئله پایان جنگ - رهنمودهای امام خامنه ای
  • پست الکترونیک
  • درباره نویسنده پایگاه
  •  RSS 
  • موضوع بندی رهنمودهای امام خامنه ای
  • صفحه اصلی
  • یک بعد در این مقوله‏ى خود جنگ، مسئله‏ى پایان جنگ است؛ که با این بگومگوهاى بیخودى، یک شبهه‏هاى بى‏معنى و بى‏محتوایى در بعضى از ذهن‏هاى آماده‏ى شبه و شبهه‏پذیر ایجاد کردند. چه کسى میتواند شک کند در اینکه جمهورى اسلامى در دفاع هشت ساله، پیروز مطلق شد؟! اصلاً این قابل تردید نیست. با همان تفاصیلى که گفتیم، یک رژیمى با نیروى نظامى تجهیز شده و به شدت آماده، به قصد ساقط کردن رژیم یک کشور و تجزیه‏ى آن، وارد آن کشور میشود، بخشى از آن را اشغال نظامى میکند و همه‏ى دنیا هم به آن کمک میکنند؛ هشت سال هم همین‏طور فشار میآورد و آخر سر مجبور میشود دست خالى از این کشور خارج شود؛ در حالى که تعداد کشته‏ها، مجروحان و اسرایش بیش از این کشور مورد تهاجم است؛ کشور مورد تهاجم در بخشهاى مختلف در طول جنگ، به قابلیتهاى فراوانى دست پیدا کرده؛ اما او از کیسه خورده و از چشم قدرتهاى پشتیبان خودش هم افتاده و یک وجب هم از خاک این کشور در دست او باقى نمانده است؛ خوب، در این قضیه، چه کسى پیروز است؟ چه کسى شکست‏خورده است؟ جاى تردید است؟! جاى شبهه است؟! این پایان جنگ، یکى از مسائل و بخشهاى مهم جنگ است که مایه‏ى افتخار است.

    در مورد قضیه‏ى اصل جنگ: اولاً این جنگ ما، یک جنگ دفاعى بود. جنگ دفاعى با جنگ تهاجمى دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ یک فرق این است که جنگ تهاجمى، حاکى از خوى تجاوزطلبى است؛ اما جنگ دفاعى این‏طور نیست. دوم اینکه جنگ تدافعى و دفاعى، محل بروز غیرت و تعصب و وفادارى عمیق انسانها به آرمانهایى است که به آنها پایبند است؛ حالا یا این آرمانها وطن است یا بالاتر از آن؛ یعنى دین و عقیده و اسلام. در جنگ تهاجمى، این مطرح نیست. فرض کنید امریکا که به عراق حمله میکند، سرباز امریکایى نمیتواند ادعا کند که این کار را دارد براى عشق به وطن خود میکند؛ عراق به وطن او چه ربطى دارد؟! در خدمت اهداف دیگرى است. اما اگر عراقى در داخل کشور خود، در مقابل این حمله و این هجوم نظامى و حضور نظامى ایستادگى کرد، معناى این ایستادگى، دفاع از وطن، دفاع از هویت ملى و دفاع از ارزشهایى است که این به آن پایبند است. جنگ دفاعى و جنگ هجومى، این دو تفاوت را دارد.

    بعد از اینکه جنگ تمام شده بود - به نظرم آخر سال 67 بود - در سفرى که بنده - آن‏وقت رئیس‏جمهور بودم - و مسئولان به یوگسلاوى سابق - که از هم پاشید و یکى از مراکز مهم پشتیبانى عراق بود - داشتیم، پس از یک مذاکره‏ى طولانى و مفصل، حاضر نشد حتّى تانگش را به ما بفروشد! در حالى که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهاى شرقى و غربى برایشان میآمد؛ وقتى یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتى نداشت. حالا بچه‏هاى ما با چه زحمتى این تانگهاى غنیمتى را گیر میآوردند، وصله‏پینه میکردند و استفاده میکردند. یعنى از امکانات جنگى - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاکتیک، از اطلاعات فضایى، از همه‏ى انواع پشتیبانیها - پول، پشتیبانى سیاسى و غیره - در اختیار یک طرف جنگ بود - که رژیم بعثى بود - و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهورى اسلامى به تنهایى - تنهایىِ واقعى - بود. این هم یک بعد جنگ است.

    جنگ ما، جنگ دفاعى بود. ملت ایران نشان نداد که مایل به تجاوز و تعرض است؛ و ملت ایران نشان داد آنجایى که پاى دفاع از هویت ملى و آرمانهاى عزیزتر از هویت ملى درمیان است، ایستادگى او، ایستادگىِ درس‏آموز است؛ ایستادگىِ معمولى نیست، ایستادگى‏اى است که میتواند براى ملتهاى دیگر، به عنوان الگو و سرمشق به حساب بیاید؛ کما اینکه به حساب آمد؛ هم فلسطینیها به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم؛ هم لبنانیها در طول این سالها مکرر به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم؛ هم ملتهایى که نامسلمان بودند و مسلمان شدند یا مسلمان بودند و پیرو مکتب اهل‏بیت شدند، مکرر در مکرر از جاهاى مختلف گفته‏اند که ما از جنگ شما، از دفاع شما و از ایستادگى شما، به صدق شما پى بردیم. حقیقتاً دوران دفاع مقدس، چنین دورانى بود و دفاع مقدس، حامل یک چنین مضمونى بود. حالا این بخشى از مقوله‏ى نگرش در دفاع مقدس و مضامین آن است.

    یک بخش دیگر این است که در دفاع مقدس، حادثه‏اى که اتفاق افتاد، چه بود؟ یک وقت بین دو کشور - حالا همسایه یا غیرهمسایه - جنگى اتفاق میافتد، این یک‏طور است؛ یک وقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلام‏نشده و بعضاً اعلام‏شده از سوى همه‏ى قدرتهاى بین‏المللى - قدرتهاى حاضر در جهان - علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو با هم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنى همه‏ى کانونهاى قدرت بین‏المللى - قدرت نظامى و سیاسى و پولى و امنیتى و غیره - متفق‏القول و متحدالعمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معناى واقعى کلمه؛ یعنى همه‏ى احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعه‏هاى قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسى دارد؛ به هر دلیل. یعنى شوروى و امریکا با همه‏ى اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگى داشتند. همین سنگرها و پنج‏ضلعیهایى که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهاى شوروى بود که به عراقیها منتقل شده بود. شماها که دستتان توى کار جنگ بوده، اینها را میدانید و مطلعید. هواپیماى غربى و شرقى، موشک غربى و شرقى، توپخانه‏ى غربى و شرقى، تانگ پیشرفته‏ى غربى و شرقى و انواع مهماتهاى غربى و شرقى، به وسیله‏ى رژیم بعثى عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنى همه به آن کمک میکردند.



    روح الله تولایی ::: سه شنبه 85/8/9::: ساعت 2:15 عصر
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    >> به پایگاه مجموعه رهنمود های موضوع بندی شده امام خامنه ای (مدظله العالی) بسیار خوش آمدید. خواهشمند است پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارزشمند خود را برای ما به ایمیل زیر ارسال فرمایید: ruhollah1363@gmail.com

    > رهنمود های امام خامنه ای<<

    >>اشتراک در خبرنامه سایت<<
     


    >> درباره نویسنده سایت<<
    مسئله پایان جنگ - رهنمودهای امام خامنه ای
    روح الله تولایی
    رهسپاریم با ولایت تا شهادت


    >>محاسبه اوقات شرعی ایران <<

    >>لینک های دوستان<<
    >>سرویس پشتیبانی سایت<<